English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5982 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
adjustable catch دستگیره قابل تنظیم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
adjustable U قابل تنظیم
adjustable lever U اهرم قابل تنظیم
adjustable channel مجرای قابل تنظیم
adjustable clamp گیره قابل تنظیم
adjustable frame چهارچوب قابل تنظیم
adjustable antenna آنتن قابل تنظیم
flat nose plier U انبردست قابل تنظیم
variable speed gear drive U گیربکس قابل تنظیم
adjustable buckle سگک قابل تنظیم
adjustable lamp چراغ مطالعه قابل تنظیم
angular adjustable قابل تنظیم بطور زاویه ای
fluid adjustment screw پیچگوشتی قابل تنظیم سیال
adjustable gib U پشت بند قابل تنظیم
pantograph U دستگاه رسام قابل تنظیم
adjustable stop U توقف قابل تنظیم [مهندسی]
adjustable waist tab نوار دور کمر قابل تنظیم
inductor with adjustable air gap U پیچک با فاصله هوائی قابل تنظیم
adjustable double endwrench آچار شش گوش قابل تنظیم دوبل
adjustable stabilizer U تثبیت کننده افقی قابل تنظیم هواپیما
adjustable strap بند شلوار پیش سینه دار که قابل تنظیم است
kaplan pump U نوعی پمپ پروانهای که پرههای چرخ کن قابل تنظیم است
soft tooling U ابزاری که ابعاد ان معمولا تاحد کمی قابل تنظیم است
warm standby U وسیله پشتیبان جانبی که قابل تنظیم برای روشن شدن است در یک لحظه کوتاه پس از خرابی سیستم
anti servo tab U بالچه قابل تنظیم متصل به لبه فرار سکان که در جهت سطوح اصلی فرامین عمل کرده و درنتیجه از حساسیت انها میکاهد
privilege U دستورات کامپیوتری که فقط توسط یک حساب امتیاز دار قابل دستیابی هستند , مثل حذف حساب و دیگر تنظیم کابر جدید یا بررسی کلمه رمز
environment U متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
environments U متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
sight adjustment U تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
camera station U ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
tune U تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tunes U تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
due bill U در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
tunes U تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
tune U تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
range spotting U تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
pinning U دستگیره در
lever U دستگیره
handles U دستگیره
gripped U دستگیره
door latch U دستگیره در
pin U دستگیره در
pinned U دستگیره در
doorknob U دستگیره در
doorknobs U دستگیره در
gripping U دستگیره
clip U دستگیره
grip U دستگیره
handgrips U دستگیره
handhold U دستگیره
levers U دستگیره
belay U دستگیره
knop U دستگیره
gripe U دستگیره
clipped U دستگیره
handgrip U دستگیره
grips U دستگیره
handle U دستگیره
clips U دستگیره
clippings U دستگیره
grab handle U دستگیره
paged U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
pages U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
page U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
knobs U دستگیره دسته
door-knob U دستگیره گویی
catch U اخذ دستگیره
handles U ضامن دستگیره
knob U دستگیره دسته
operating handle U دستگیره کولاس
operating handle U دستگیره عامل
carrier handle U دستگیره حمل
knobs U دستگیره گویی
safety lever U دستگیره ضامن
lever handle U دستگیره اهرم
hand rail U دستگیره نرده
pinning U گیره دستگیره در
pin U گیره دستگیره در
star handle U دستگیره گردان
handle U ضامن دستگیره
knurled handle U دستگیره اج دار
pinned U گیره دستگیره در
knob U دستگیره گویی
rheostat U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostatic U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
calibration U تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
winch U باچرخ یا دستگیره کشدن
handrail U نرده مخصوص دستگیره
salvo latch U چفت دستگیره کولاس
winched U دستگیره چرخ جراثقال
winch U دستگیره چرخ جراثقال
understrung U فاصله زه تا دستگیره کمان
winched U باچرخ یا دستگیره کشدن
winches U دستگیره چرخ جراثقال
winches U باچرخ یا دستگیره کشدن
throttle twist grip U دستگیره موتور گازی
winching U باچرخ یا دستگیره کشدن
firing lever U چخماق دستگیره اتش
mahlstick U زیر دستی دستگیره
winching U دستگیره چرخ جراثقال
dogs U دستگیره در چخماق تفنگ
dogging U دستگیره در چخماق تفنگ
dog U دستگیره در چخماق تفنگ
handrails U نرده مخصوص دستگیره
operating lever U دستگیره عامل کولاس
maulstick U زیر دستی دستگیره
operating handle U دستگیره راه اندازی
handles U سیم بین چکش و دستگیره
inside door handle U دستگیره داخل درب اتومبیل
handle U سیم بین چکش و دستگیره
notch U دستگیره [دندانه] [چفت] [مهندسی]
throttleman U متصدی دستگیره سرعت ناو
sight alinement U تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
butting U حلقه چرمی دور دستگیره پارو
handle U قبضه شمشیر دستگیره جابجا کردن
handles U قبضه شمشیر دستگیره جابجا کردن
butt ring U حلقه نزدیک دستگیره چوب ماهیگیری
manrope U طناب کنار نردبان که بجای نرده یا دستگیره بکار میرود
go no go U اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
sidelay U تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
adjusting ring U حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
recoverable item U وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
friendly front end U طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
archival quality U مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
stela U ستون سنگی یادبود یاد بود یالوح سنگی دستگیره
stele U ستون سنگی یادبود یاد بود یالوح سنگی دستگیره
trimsize U اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
calibrated air speed U سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
escrow U سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
controls U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controlling U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
presumable U قابل استنباط قابل استفاده
presentable U قابل نمایش قابل تقدیم
observable U قابل مشاهده قابل گفتن
tenable U قابل مدافعه قابل تصرف
presentable U قابل معرفی قابل ارائه
elastic U قابل کش امدن قابل انعطاف
combustible U قابل سوزش قابل تراکم
sensible U قابل درک قابل رویت
adducible U قابل اضهار قابل ارائه
exigible U قابل مطالبه قابل پرداخت
exigible U قابل تقاضا قابل ادعا
transferable U قابل واگذاری قابل انتقال
bilable U قابل رهایی قابل ضمانت
changeable U قابل تعویض قابل تبدیل
thankworthy U قابل تشکر قابل شکر
achievable U قابل وصول قابل تفریق
flexile U قابل تغییر قابل تطبیق
capacity U حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
capacities U حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
visual display terminal U ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display unit U ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
high burst ranging U تنظیم تیر بروش ترکش بالا تنظیم تیر بروش تیر زمانی بالا
shaping regulating U تنظیم
formulation U تنظیم
timing U تنظیم
regularization U تنظیم
alignments U تنظیم
set out U تنظیم
adjustment تنظیم
calibration U تنظیم
regulation U تنظیم
spreading U تنظیم
adjustments U تنظیم
alignment U تنظیم
indiscoverable U غیر قابل درک غیر قابل تشخیص
inconvertible U غیر قابل تغییر غیر قابل تسعیر
irrefrangible U غیر قابل شکستن غیر قابل غضب
floatable U قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
indemonstrable U غیر قابل اثبات غیر قابل شرح
thermoregulation U تنظیم دمایی
thermoregulation U تنظیم حرارت
cascade control U تنظیم زنجیری
cam type regulation U تنظیم بادامکی
check gate U دریچه تنظیم
inductive tuning U تنظیم القائی
inductive tuning U تنظیم پرمئابیلیته
check valve U شیر تنظیم
precision adjustment U تنظیم دقیق
spark setting U تنظیم جرقه
line regulator U تنظیم کننده
jack screw U پیچ تنظیم
preset U پیش تنظیم
adjustments U تنظیم کردن
caliper setting U تنظیم پرگار
body alinement U تنظیم بدن
corrector U تنظیم کننده
regularizer U تنظیم کننده
lay down U تنظیم کردن
levelling screw U پیچ تنظیم
pilot valve U سوپاپ تنظیم
timing U تنظیم وقت
adjustment U تنظیم کردن
adjustments U تنظیم تطبیق
lineup U تنظیم کردن
initial adjustment U تنظیم صفر
to draw out U تنظیم کردن
speed adjustment U تنظیم سرعت
to draw up U تنظیم کردن
check U دریچه تنظیم
Recent search history Forum search
1frangible
1gorse melatonin
1may fader good
1due amount
1afterbody and a forebody; at least one activatable flow effector on the missile or aircraft afterbody;
2single gas
1he booted them off to the isle of the lost
1 facing man power issue if some day my rigger will be free I provide you, project in on going and I send rigger to Jalalabad and Kundoz I am also
1The generator is maintaining its terminal voltage at 1.0 p.u. under voltage regulator action.
2Rowdy
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com